ابزارآلات کشاورزی هیوندای و دوو

استراتژی جدید هیوندای و دوو برای تصاحب بازار به کمک شرطی سازی در بازار ابزار و ماشین آلات کشاورزی:

 

هیوندای پس از سالها کار در تولید اتومبیل با دو برند کیا موتورز و هیوندای موتورز و شناخته شدن در بین مصرف کنندگان شروع به توسعه در بازارهای مالی و تاسیس بانک و سرمایه گذاری در تولید فولاد و ورقهای فولادی و حضور در ماشین آلات راهسازی و … نموده است و امروزه نقش یک هلدینگ بزرگ بین المللی را در بسیاری از فعالیتها دارد.

دوو هم با تمرکز بر توسعه برند در صنایع الکترونیک و غیره به توسعه در بازارهای لوازم خانگی و ماشین آلات و غیره پرداخته است.

در سالهای اخیر با توسعه صنایع چین در تولید ابزار و از بین رفتن مزیت رقابتی در تولید بسیاری از ابزارآلات برقی و شارژی، حتی بسیاری از برندهای شناحته شده و پیشروی این بازار از جمله ریوبی، ماکیتا، بوش ، دی والت و… با تهدید برندهای نوظهور دیگر مواجه شدند. چرا که سیستم تولید آنها به راحتی در اختیار چینیها قرارداشته و حتی بسیاری ازآنها مجبور شده اند که محصولات خود را به جهت کنترل هزینه های بالادستی تولید به کارخانجات چینی سفارش دهند.

این به معنی از بین رفتن مزیتهای تکنولوژیکی تولید و آغاز دوره رقابت در بازاریابی و مدیریت برند است. هر شرکتی که بتواند به بازار بیشتر و مشتریان بیشتری دسترسی پیدا کند برنده این رقابت خواهد بود، چرا که عملا تکنولوژی ارائه شده در بسیاری از آنها یکی است.

هیوندای و دوو با شناحت درست از این تغییر و با تکیه بر برندسازی قدرتمند خود، بدون داشتن هیچ سابقه‌ای در تولید این ابرازآلات از سال ۲۰۰۷ به این سو، شروع به ورود کم هزینه و پرسودی در این بازارها با فروش برند خود به شرکتهای بازرگانی در کشورهای مختلف کرده اند.

در این استراتژی تمامی فعالیت‌های بازاریابی و توسعه محصول و حتی سرمایه گذاری برای تولید به عهده شرکت خریدار بوده و شرکت مادر سودی خالص از بایت فروش برند و کمیسیون روی هر خرید بدست می آورد.

با این استراتژی در یک رابطه‌ی پرسود برای هیوندای و دوو، آنها این شانس را پیدا می کنند که هم از نظر مالی سود قابل توجهی را از بازارهایی که در آنها سرمایه گذاری نکرده اند، بدست آورند و همزمان به اطلاعات بازار از بابت فروش محصول در بازارهای محتلف دسترسی پیدا کنند.

ایده اولیه این روش خلاقانه بازاریابی مبتنی بر یادگیری مشاهده ای بندورا (Albert Bandura’s theory) می باشد که در نتیجه آن مصرف کننده با تجربه‌ی موفق و رضایت مندیِ برند در بازار خودرو، نسبت به این برند شناخت پیدا می کند و در مرحله بعد این شناخت به فروش راحت تر در بازارهای دیگر(بازارهایی مثل ابزارآلات کشاورزی) کمک می کند.

نگاهی به محصولات مشابه هیوندای و دوو در کشورهای مختلف و بازارهای متفاوت به خوبی نشان می‌دهد که خصوصا در مورد هیوندای محصولات در بازارهای مختلف با ظواهر و مشخصات متفاوت به فروش می‌رسد که این تنوع محصول نمایشگر تولید در کارخانجات مختلف است و این موضوع این مساله را ثابت می‌کند که شرکت مادر هیچگونه نظارتی بر تولیدآنها نداشته و تنها اجازه استفاده از برند را واگذار نموده است . اکثر این مدل ها مشابه مدل‌های موجود در تولیدات چینی است که با تغییر رنگ و برند به نام هیوندای و دوو عرضه می‌شوند.

 نگاهی به وبسایت نمایندگان هیوندای در بازارهای مختلف، می‌تواند شناخت بهتری از این مساله ارائه کند. برخلاف اشتیل ، ماکیتا و اکو و غیره،  هیوندای و دوو تنها محصولات موجود را بدون تغییر در مهندسی به نام برند خود به فروش می‌رسانند.

https://hyundaipowerequipment.co.uk/garden-machinery/chainsaws/

وبسایت نماینده ابزارآلات هیوندای در انگلستان

 

 

هیوندای در آرژانتین :

هیوندای در امارات :

همچنین هیوندای هیچ وبسایت رسمی که متعلق به شرکت هیوندایِ کره برای ابزارآلات باشد، ندارد و تنها وبسایت نماینده های هیوندای قابل دسترسی می باشد. این موضوع نشان‌دهنده‌‎ی این است که شرکت اصلی هیچگونه تولید یا نظارتی بر تولید یا سیاست گذاری در این بازارها ندارد.

 

در نتایج سرچ گوگل برای ابزارآلات هیوندای، فقط سایت نماینده‌های هیوندای قابل دسترسی است. همانند لینک  https://hyundaipowerequipment.co.uk که همانگونه در بالا می بینید واردکننده ابزارآلات با برند هیوندای در انگلستان است یا هیوندای امارات http://hyundaitools.ae.

 

اما دوو با تاسیس دفتر بازرگانی در چونگ کینگ چین و قرارداد بستن با کارخانه های چینی سعی کرده است تا مدیریت بیشتری در خصوص سفارش دهی محصولات با برند خود داشته باشد.

http://daewoopowerproducts.com/home.php

و هیچگونه توضیحی در خصوص نحوه تولید یا کارخانه تولید در چین در آن به چشم نمی خورد و تنها به معرفی محصولات و شرکت مادر اکتفا شده است .

 

هر چند که این سبک روشهای بازاریابی بر مبنای شرطی سازی کنشگر (OPERANT CONDITIONING) می تواند در توسعه بازار و تصاحب سهم اولیه بازار با تکیه بر خوشنامی برند و کم بودن وفاداری مشتری به برندهای چینی در کوتاه مدت موفق باشد ولی به شدت به تقویت نظر مشتزیان در درازمدت وابسته است. به این ترتیب که پس از مدتی اگر مشتریان با توجه به پرداخت ۲ تا ۳ برابری هزینه خرید تفاوت معنادار تکنولوژیکی و کیفیتی نسبت به رقبای چینی مشاهده نکنند، احساس عدم رضایت در آنها به وجود امده و می تواند به صورت معکوس به افرایش فروش رقبای چینی بیانجامند. چرا که مشتریان به این نتیجه می رسند که برندهای چینی حداقل در فروش صادق‌تر بوده اند و محصول خود را با برند غیرچینی گرانتر نفروخته اند.